مقاله عوامل تحکیم خانواده
بسمه تعالی
عوامل تحکیم خانواده
گردآورنده:طاهره پورالشریعه
چکیده:
ریشه فقر عاطفی و معنوی انسانها که امروزه افراد زیادی با آن درگیرند، نداشتن تفسیر درست از خانواده و نداشتن التزام عملی به وحدانیت خدا و مؤثر بودن او در زندگی است.
این امر بر روابط عاطفی اعضای خانواده تأثیر دارد و موجب اضطراب،دلهره،داشتن آرزوهای واهی،حرص،طمع ودلبستگی به امور دنیوی و مادی وبی اعتنا شدن نسبت به امور اساسی و زیر پا گذاشتن ارزش های الهی که انسانیت را به مراتب کمال می رساند شده است.
با توجه به اینکه بنیان خانواده نقش مهم و اساسی در انتقال و پیشبرد آموزه های وحیانی و غیر وحیانی دارد به سلامت کانون خانواده و رشد و بالندگی و تحکیم آن بسیار توجه شده است.به ناچار افرادی که در نگرش به این بنیان مقدس دچار خطا و انحراف شده اند جوامع انسانی را به انحطاط کشانده و آدمی را از راه رشد وتعالی و سعادت که از جمله هدفهای آفرینش بوده است بازداشته اند.
عنوان مقاله حاضر عبارت از عوامل استحکام خانواده در فرهنگ قرآن و عترت می باشد.در این نوشتار به بررسی آیاتی که راجع به تشکیل خانواده بر پایه ی انس و الفت ،مهر و محبت،اعتماد،اطمینان،سکون،آرامش،دلجویی،عفو وگذشت و سایر اصول اخلاقی بیان شده است.همچنین به بیان انواع خانواده در اسلام ،عوامل ثبات و دوام خانواده یا سستی پایه های آن، راهکارهای تقویت و تحکیم بنیان خانواده بر اساس آموزه های قرآن کریم و سیره ی ائمه ی اطهار علیهم السلام و بزرگان دین نیز بیان گردیده است .
سیر تحقیقی در این مقاله روش کتابخانه ای می باشد.
کلید واژه:تحکیم،مودت ،خلق،حسن،بعل،جهاد زن،محبت،رحمت.
مقدمه:
انسانها بر اساس سرشت و فطرت خدادادی خویش نیازمند جفت و همدم می باشند تا به سکون و آرامش برسند١.
مکاتب سالم در جوامع بشری،به ویژه مکتب های آسمانی و دین مبین اسلام این میل فطری انسان را تأیید نموده اند.در اسلام هیچ بنیانی با ارزش تر از ازدواج بنا نهاده نشده و کسی را که از این سنت نبوی روی گردان شود ، از خود نمی شمارد ٢.
اساسی ترین مبحثی که در روند رشد شخصیت و تعالی و پیشرفت روز افزون انسان به سوی سعادت و فوز ابدی کارساز است مبحث خانواده می باشد.
در غرب ودر میان افرادی که جهان بینی مادی دارند و در باورهای دینی ضعیف می باشند،پیوند در ارتباط اعضای خانواده بر اصل منافع شخصی و ملاک های مادی قرار دارد.از این رو ضربه های تلخ و سختی را نیز متحمل شده اند٣.
از جمله اهداف مهم انبیای الهی و اوصیای دین ،حراست از کیان خانواده است که اگر بر مبنای اصول الهی تشکیل شود ،منشأ خیرات و برکات فراوان برای فرد،جامعه و خانواده خواهد بود.
در اسلام پیوند زناشویی ،از نشانه های قدرت و حکمت الهی مطرح شده و مودت و رحمت است که کانون خانواده را استواری می بخشد.
اکنون باید دید چه عاملی در موفقیت خانواده مؤثر می باشد؟چرا برخی ازدواج ها موفق و برخی دیگر ناموفق است؟تفاوتش بین افرادی که سالیان سال در زندگی زناشویی خود کامیاب هستند با کسانی که پیوسته با مشکلات رو به رو می شوند،در چیست؟
می دانیم که همه زوج ها با آرزوهای طلایی و مالامال از خوشبختی ،زندگی زناشویی را آغاز و ادامه می دهند،اما به چه علت گروهی از آن ها فقط در مدت اندکی شادی و خوشبختی را تجربه می کنند و عده ی دیگر ،سالها زندگی را با شور و شعف ادامه میدهند.
خانواده،تجلی گاه مودت و رحمت از منظر قرآن:
خانواده از با اهمیت ترین نهادهای اجتماعی و کوچک ترین هسته جامعه است.اساس و پایه خانواده ازدواج است،مسأله ازدواج نیز از مهم ترین مراحل و وقایع زندگی هر انسانی می باشد،و فرآیندی است از تعامل بین زن و مرد که با شرایط و مراسم قانونی ،شرعی و عرفی برگزار می شود.این عمل مورد پذیرش شرع،قوانین و تشکیلات اجتماعی است.
با ازدواج،بسیاری از نیازهای فردی و اجتماعی زن و مرد،با توجه به ارتباط های جسمی،جنسی،روانی و اجتماعی،بر آورده می شود
ارزش گذاری خانواده ،بر پایه مودت و انس و الفت بین اعضای آن می باشد و اعضای یک خانواده را انجام حقوق متقابل و پایبندی به وظایف ،در کنار یکدیگر و منسجم نگاه داشته است.اگر این جریان بر اساس دوستی و تفاهم و به دور از خودخواهی ادامه یابد،به کمال انسانی مورد انتظار خواهد انجامید.
خانواده دارای سه رکن فیزیکی،عاطفی و معنوی است.رکن فیزیکی خانواده را وجود همسران و رکن عاطفی آن را محبت و عفو و گذشت تشکیل می دهد.ارکان فیزیکی، بدنه و اسکلت خانواده را تشکیل می دهد و ارکان عاطفی،روح و جان خانواده می باشند.
اگر خانواده ای از دو نعمت محبت و گذشت محروم شود،همانند کالبد بدون روح خواهد بود که هیچ خوشبختی و موفقیتی در آن وجود نخواهد داشت؛زیرا سعادت و خوشبختی در زندگی خانوادگی سالم و موفق یافت می شود؛جایی که محبت و عاطفه ،انسان را از محبت های بی پایه و سطحی بی نیاز می کند و با تلاش دو انسان امیدوار و با نشاط،محیطی سرشار از دوستی و احساس مسئولیت فراهم می شود.
پیوند مودت و رحمت:
خداوند انسان را با اندکی تفاوت ساختمانی و عاطفی،در دو جنس آفرید و آرامش و نیک بختی آنان را در پیوستن به هم و ازدواج قرار داد.از نگاه قرآن،خانواده،مدرسه محبت و دوستی است
٤«و من آیاتِهِ أن خلق لکم من أنفسکم أزواجاً لتسکنوا إِلیها و جعل بینکم مودّة و رحمة إنّ فی ذلک لآیاتٍ لقومٍ یتفکّرون»
و از نشانه های او این که از نوع خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدانها آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد.آری در این نعمت برای مردی که می اندیشند قطعا نشانه هایی است.
قرآن در این آیه،هدف ازدواج را سکون و آرامش دانسته است و با تعبیر پر معنی «لتسکنوا» نکته های بسیاری را بیان کرده است٥.
این آرامش به این دلیل است که دو جنس،تکمیل گر یکدیگر و مایه شکوفایی و نشاط و پرورش هم می باشند؛به گونه ای که هر یک بدون دیگری ناقص است.چنین جاذبه ی نیرومندی میان دو جنس مکمل دور از انتظار نیست.براساس این تعبیر ،رابطه و پیوند زن و شوهر ،از ابعاد مهم خانواده است.در خانواده نقاط ضعف و قوت شخصیت انسان بدون هیچ ترس و ملاحظه ای آشکار می شودو امکان درمان مشکلات به صورت طبیعی در آن فراهم است ،یعنی با نیروی عشق و محبت می توان به دشوارترین مقصود ها رسید.
زن و شوهر با تعامل دوستانه و همکاری در مسیر شناخت خود و خدای خود ،به آرامش می رسند و به سوی وادی امن الهی گام برمی دارند.خداوندی که انسان را برای زندگی اجتماعی آفریده،این پیوند و رابطه ضروری را نیز در جان او ایجاد کرده است.
تعبیر سکنی در آیه،اشاره به این واقعیت دارد که آرامش،مقام و موقعیتی است که انسان باید به آن دست یابد.از دیدگاه قرآن،وظیفه خانواده زمینه سازی برای رسیدن به این هدف است؛برای زن و شوهر و یا فرزندانی که راه آنان را ادامه می دهند.
الفت زن و شوهر و همکاری عاشقانه و محبت آمیز آن دو در مسیر کمال،رحمت و مهربانی را برای خانواده و دیگران به بار می آورد، پس این الفت،پیوندی سالم است که زمینه مناسب را برای ارتباط مسؤلانه و ماندگار فراهم می آورد.از طرف دیگر،فرزندان که نوگامان این مسیرند،از آن الگو گرفته و در روابط آینده با جامعه،سرمشق خود قرار می دهند.رفتار والدین بیشتر از نقش محسوس آنان در روابط با فرزندان تأثیر دارد و نوع تعامل والدین با یکدیگر،سنگ بنای شخصیت روانی فرزندان را می نهد.
منظور از سازگاری و هماهنگی میان زن و شوهر،تلاش در جهت تعالی و تکامل دو سویه،با وجود تفاوت های طبیعی و ذاتی است.زن و مرد همان گونه که تفاوت های زیستی با هم دارند،تفاوت های مهم روانی نیز دارند.آیات قرآن کریم نیز بدین نکته اشاره دارد:
«و الیل اذا یغشی.و النهار اذا تجلّی.و ما خلق الذّکر و الأنثی.إنّ سعیکم لشتّی»٦
سوگند به شب چون پرده افکند،سوگند به روز چون جلوه گری آغاز کرد و سوگند به آن که نر و ماده آفرید،که همانا تلاش شما پراکنده است.
با این حال،شرایط اجتماعی،خانواده و فرهنگ،عوامل مؤثرتری در شخصیت افراد به شمار می آید و موجب دوگانگی در رفتار زن و مرد می شود.
انواع خانواده در اسلام:
اول:خانواده ای که دو همسر تمامی معیارهای لازم را دارا هستند .
درخصوص خانواده ای که در اصل گزینش اشتباه نکرده و دو همسر تمامی معیارهای لازم را دارا هستند،می توان گفت: این خانواده براساس اصل تطابق تشکیل شده و چنین خانواده ای دارای آثار و برکاتی است که به برخی از آنها اشاره می شود
١.اعضای آن در تلاش برای آشنایی بیشتر با وظایف خویش و به کار گیری آن هستند
٢.همسران،صفات و شرایط مناسب را برای زندگی دارا می باشند.
حضرت علی علیه السلام می فرماید:«خِیار خِصالِ النّساءِ شِرارُخِصالِ الّرِجال:الزِّهوُ و الجُبنُ و البُخلُ؛فإذا کانَت المَرأة ذاتَ زهوٍ لَم تُمکّن مِن نَفسِها ،وَإذا کانَت بَخِیلة حَفِظُت مالَها و مالَ بَعلِها،و إذا کانَت جبَانة فَرِقَت من کلٍ شیءٍ یَعرِضُ لَها٧»
بهترین صفات زنان ،بدترین صفات برای مردان است:تکبّر ،ترس و بخل،پس هر گاه زن در بر ابر نا محرمان دارای تکبر باشد غیر همسرش را به حساب نمی آورد و هرگاه نسبت به اموال شوهر بخیل باشد،مال خود و مال شوهرش را حفظ می کند و هر گاه نشبت به زن بودن خودش ترس داشته باشد،نسبت به اموری که به او عرضه می شود احتیاط می کند.
٣ .خانواده ای است که یک مشکل خانوادگی هم تا آخر نخواهند داشت.
٤.چون زندگی،بر اساس مودت تشکیل شده است هرکدام از دو همسر تلاش می کند محبّت درونی خویش را در مقام عمل به دیگری نشان دهد.
٥.همسران در تلاشند که زندگی را همیشه شاد نگه دارند.
٦.اعضای آن به جای عدالت در پی ایثارند.
٧.خانواده ای است که هر یک سعی می کنند بهترین باشند.
دوم:خانواده ای که در آن هر دو همسر سعی می کنند خود را با روحیات و شرایط یکدیگر وفق دهند .البته تا زمانی که به سر حد گناه و سوء استفاده نرسد .
اگر تمامی معیارهای بیان شده برای گزینش،در خانواده ای نباشد و در اصل گزینش صحیح غفلت شده و یا کسی که دارای تمامی شرایط باشد موجود نبوده است،دو همسر مأمورند خود را با روحیات و شرایط یکدیگر وفق بدهند تا زمانی که به حد گناه و سوءاستفاده نرسد ،در این صورت این خانواده باید بر اساس اصل توافق زندگی کنند اگرچه شناسایی روحیات و مشکلات همسر و وفق دادن خویشتن با او کار بسیار دشواری است،ولی اگر آن دو ،بنا را بر این اصل بگذارند در این صورت آثار همان خانواده ای که بر اصل تطابق شکل گرفته در این جا نیز وجود خواهد داشت یا بخش فراوانی از آن آثار را به خود اختصاص خواهند داد.
بدین جهت روایات نشانه ی سعادت فرد را داشتن همسری دانسته اند که بتواند خودش رابا همسرش وفق بدهد و همسران را به چنین اصل مهمی تشویق نموده اند.
امام رضا علیه السلام می فرمایند«موافقة الزوجة کمال السُرور٨»
محصول وفق دادن شوهر با روحیات وشرایط همسرش ،به دست آوردن بالاترین سرور و شادی در زندگی است.
سوم:خانواده ای که بخشی از معیارها در یکی از آن دو همسر نیست و حاضر هم نیست کنار بیاید در این صورت اگر طلاق بهترین راه حل است باید اتفاق بیفتد.
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و اله وسلّم می فرمایند:«أصناف لا یستجاب لهم:منهم من أدان رجلاً دیناً الی أجلٍ فلم یکتب علیه کتاباً و لم یشهد علیه شهوداً . رجلٌ یدعو علی ذی رحمٍ و رجلٌ تؤذیه امرأته بکلِّ ما تقدر علیه و هو فی ذلک یدعو الله علیها و یقول:اللهم ارحنی منها فهذا یقول الله لهُ:عبدی أٌ و ما قلّدتک أمرها فإن شٸت أمسکتها ٩…»
عده ای از انسان ها دعایشان مستجاب نمی شود؛یکی از آن ها شخصی است که به کسی قرض می دهد و از او مدرک محکم نگرفته و کسانی را هم به عنوان شاهد قرار نداده است،و شخصی که بر بستگانش نفرین می کند،و شخصی که هعمسرش او را با توان توانش اذیّت می کند و او فقط او را نفرین می نماید و از خداوند می خواهد که او را نجات دهد،خداوند میفرماید:بنده ی من،یا با مشکلات او بساز و او را تحمل کن و یا سراغ طلاق رفته و از او جدا شو،…
چهارم:خانواده ای که یکی از دو همسر یا هر دو بعضی از معیارها را ندارد و حاضر هم نیست کنار بیاید و طلاق بدترین راه حل است.
گاهی زندگی با همه ی تلخی ای که دارد و با وجود این که زن و شوهر در آن طلاق عاطفی گرفته اند،ولی به خاطر مصلحت های مهم تری از قبیل حفظ آبرو و موقعیت اجتماعی و یا ضایع نشدن فرزندان،زن و شوهر باید تحمل کنند و زندگی را بر پایه ی اصل تحمل قرار دهند تا این که زندگی تلخ تر نشود که خود این صبر و تحمل برای مصلحت بالاتر،یکی از کمالات بوده و دارای پاداش عظیم است.١٠
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم می فرمایند:«و من صبر علی خلق إمرأۃٍ سیّئةِ الخلق و احتسب فی ذلک الاجر أعطاه الله ثواب الشاکرین١١»
هر مردی که بد اخلاقی همسر را تحمل کند و این کار را به خاطر دستیابی به اجر و پاداش الهی انجام دهد خداوند متعال ثواب و پاداش شاکرین را به او خواهد دا د.
هدف والای تشکیل خانواده
نخستین هدف از تشکیل خانواده،بقای نسل،تشکیل جامعه ی سالم و تأمین سلامت روانی افراد است.یکی دیگر از اهداف زندگی خانوادگی،تأمین نیازهای اعضای خانواده در سایه ی زندگی مشترک است و هر کاری به نسبت مقدار تأثیری که در برآوردن این هدف داشته باشد ارزشمند خواهد بود.کارهایی که اعضای خانواده برای تأمین این هدف انجام می دهند،به دو نوع اصلی تقسیم میشود:
الفـ )کارهایی که همه اعضای خانواده با انجام آن ها به طور یکسان می توانند در تأمین این هدف مؤثر باشند.
بـ )کارهایی که از همه افراد خانواده ساخته نیست،بلکه به تناسب ویـژگی جسمی و روانی،فرد خاصی باید به انجام آن کارها بپردازد و انجام آن از توان اعضای دیگر خارج است.بر همین اساس به طور طبیعی نوعی تقسیم کار در میان اعضای خانواده شکل می گیرد.١٢
برای نمونه ایفای نقشی که زن در محیط خانواده دارد،در توان مرد نیست.زن با توجه به ساختار طبیعی و جسمانی اش،می تواند باردار شود.فقط او پس از وضع حمل میتواند کودک خود را با شیر تغذیه کند و با توجه به ویژگی های روانی مادرانه او را پرورش دهد،که این قبیل امور را مرد نمی تواند انجام دهد.
از سوی دیگر،مرد نیز با توجه به ویژگی های جسمانی و روانی ای که دارد،وظایفی را در مسیر تأمین اهداف خانواده بر عهده دارد که از توان زن خارج است.
پس تفاوتی که بین کارهای مرد و زن در تأمین اهداف خانواده وجود دارد،به تفاوت ویژگی های روحی و جسمی آن ها مرتبط میباشد.
در نگاهی کلی،زن از نظر احساسات و عواطف قوی تر است و مرد در تدبیر و تعقل.حال در محیط خانواده که هم به تدبیر نیاز دارد و هم به پرورش و تربیت،این تقسیم کار به شکل طبیعی به وجود می آید که مرد به اداره خانواده و تأمین نیازهای اقتصادی آن بپردازد و زن پرورش فرزندان را به عهده بگیرد.
عوامل تقویت و تحکیم مودت و رحمت در خانواده
هدف اساسی اسلام،تربیت انسان و تأمین سعادت او در ابعاد وجودی و در تمام مراحل زندگی است.پیامبران الهی به ویژه پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم برای این هدف مقدس مبعوث شدند و در این راه کوشیدند و در انجام این کارها به نیازها،ویژگی ها و علایق فطری انسان توجه داشتند.به همین دلیل دستورهای تربیتی و فرهنگ حیات بخش معصومین علیهم السّلام به صورت دقیق در راستای پرورش فطری انسان ها تدوین شده است.
اسلام راهکارها و رفتارهایی را برای تحکیم و تقویت مودت در خانواده بیان نموده که به چند نمونه از آن ها اشاره می
شود:
١)مهر ورزی
یکی از راه های استحکام بنیان خانواده،توجه به ارتباط کلامی است.زبان مهم ترین عامل ارتباطی انسان و کلام ساده ترین و کاربردی ترین وسیله تبادل و تفاهم انسان ها به شمار می رود.کلمه و کلام، بار ارزشی مفهومی ویژه را در ذهن و روان شنونده ایجاد می کند و چه بسا او را به سوی تعابیر و تفاسیر درست یا نادرست سوق دهدکه ممکن است نظر گوینده نیز بر آن نبوده است.١٣
بسیاری از ارتباط های انسانی از طریق گفت وگو ،شکل می گیرد.در میان گونه های ارتباط،گفت و گو جایگاه و اهمیت ویژه ای دارد.در پژوهش ها مشخص شده است که در جامعه ی ما،٨٥٪ ارتباط افراد از طریق حرف زدن و گوش دادن و ١٥٪ از راه خواندن و نوشتن است.
پس واژه ها و کلمات، نقش ویژه ای را در نقل و انتقال مفاهیم و احساسات انسانها دارند١٤.باداد و ستد کلمات ،اهداف و نیت ها آشکار می شود و به فرموده ی امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام :«المرء مخبوءٌ تحتِ لسانهِ»١٥
مرد در زیر زبان خود پنهان است(تا سخن نگوید شناخته نمی شود)
این سخنان عاطفی با بهره گیری از کلمات دلنشین و خطاب های شایسته و محبت آمیز،مخاطب را جذب می کند و سبب می شود از گوینده راضی شده ،در دل نسبت به او احساس محبت کند.
بی تردید مهم ترین وظیفه ی زن و شوهر و به ویژه شوهران،مهرورزی قلبی،زبانی و رفتاری است.برای رسیدن به آرامش و سکون،تامین نیازهای غریزی در برابر نیازهای عاطفی نقشی به مراتب ضعیف تر دارد.
بهترین شاهد آن ، پیوند و دلبستگی ژرف همسران موفق از دوران میان سالی به بعد با وجود فروکش کردن نیازهای غریزی است.شهید مطهری رحمه الله در این باره چنین می گوید:«آن چیزی که زوجین را به یکدیگر پیوند می دهد،منحصراً شهوت و غریزه نیست و انچه پایه ی وحدت زوجین را تشکیل می دهد همان چیزی است که قرآن کریم از آن به مودت و رحمت یاد کرده است»١٦
در کنار اهتمام به اصل گزینش همسر بر اساس ارزش ها و زیباییهای معنوی برای حفظ و ماندگاری مهرورزی متقابل همسران،باید این نکته را نیز بدانیم که گفتار و رفتار همسران با برخورد با یکدیگر در تعمیق یا تضعیف مهرورزی بسیار مؤثر است.
امام سجاد علیه السلام درباره ی ضرورت مهرورزی به همسران چنین می فرماید ،«حق همسرت آن است که بدانی خداوند عزوجل او را مایه ی سکون و انس تو قرار داده است و بدانی که او نعمت خداوند بر توست.پس او را گرامی بدار و با وی نرمی کن و هر چند حق تو بر او واجب تر است اما حق او بر تو این است که با او مهربانی کنی»١٧
ضرورت مهرورزی مردان به زنان و گرامی داشتن آنان گویای اهمیت و جایگاه مهرورزی در حفظ بنیاد خانواده است.
٢)نیاز های عاطفی
ایجاد رابطه عاطفی میان زن و مرد آن دو را دلسوز و پشتیبان یکدیگر می کند.خداوند متعال انسان را به گونه ای آفریده که با تأمین نیازها و مصالح یکدیگر،به تدریج رابطه عاطفی میانشان ایجاد شود و رشد کند.
نیرومندترین عامل دوام و رشد خانواده،محبت و عاطفه اعضا به یکدیگر است.بنابراین بهترین عامل برای استحکام و بقای خانواده،برانگیختن عواطف متقابل افراد خانواده نسبت به یکدیگر است.البته این گونه نیست که عواطف،ارزش مطلق دارد و هیچ حد و مرزی برای آن وجود ندارد،بلکه ارزش این عواطف از مصلحت کلی خانواده برمی خیزد و ارزش خانواده نیز تابعی از ارزش ها و مصالح کلی جامعه است.بنابراین عواطف تا زمانی که در تأمین این مصالح نقش مثبت داشته باشد،ارزش مثبت دارد.
عواطف و احساسات باید در مهار عقل قرار گیرند و به وسیله آن رهبری شوند.ارزش فعالیت های عاطفی تا زمانی است که عقل،آن را امضا کند.
افراط در بروز احساسات سهل انگاری در انجام و ظایف اجتماعی خانواده را به دنبال دارد.تفریط در عواطف خانوادگی نیز بی توجهی،نداشتن احساس مسؤلیت و کمبود محبت اعضای خانواده به یکدیگر است که خانواده را متزلزل و استحکام آن را تهدید می کند.
در فلسفه اخلاق اسلامی،عاطفه به طور مطلق محور ارزش های اخلاقی نیست،بلکه یکی از انگیزه هایی است که ارزش آن با عقل تعیین می شود.مصالح و ارزش های بالاتر از آن نیز وجود دارد.١٨
٣)هدیه دادن به همسر
احترام به شخصیت افراد عشق و محبت را در وجود آنان زنده می کند.هدیه دادن نیز احترام به طرف مقابل است و کسی که هدیه را می گیرد بی اختیار و از روی فطرت خدادادی خویش،مهر و محبت هدیه دهنده را در دل خود جای می دهد.این نکته در روابط زناشویی اهمیت ویژه ای دارد و عامل مهمی در ایجاد انس و الفت و هم گرایی زن و مرد است.
پیامبر اسلام حضرت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم در این باره می فرمایند:«هر کس وارد بازار شود و هدیه ای بخرد و آن را برای خانواده خود ببرد،همانند کسی است که برای گرو هی نیازمند صدقه ای برد»١٩
٤)فراهم نمودن مخارج خانواده
مرد چون مدیر و سرپرست خانواده است،مسؤلیت فراهم کردن وسایل و هزینه های مورد نیازاعضای خانواده را بر عهده دارد.
نفقه عبارت است از نیازمندی های روزمره،از قبیل نان،برنج،گوشت،قند،چای،میوه ی فصلی،لباس،مسکن،فرش و سایر لوازم و ضروریات زندگی ومقدار آن منوط به حال و شأن و شخصیت و موقعیت طرف می باشد و باید مناسب حال و شأن و زمان و مکان واجب النفقه باشد و از حد کفاف او کمتر نباشد.٢٠
امام صادق ای علیه السلام فرمودند:«مرد تلاشگری که برای تهیه روزی حلال ومشروع برای خانواده اش می کوشد،مانند مجاهدی است که در راه خدا جهاد می کند»٢١
٥)همدلی و همراهی
برخی جاهلانه یا مغرضانه،با استناد به قرآن مبنی بر سرپرستی مردان بر زنان،٢٢خانواده قرآنی را مرد سالار ترسیم می کنند،که فقط نظر و خواسته ی مرد در آن حاکم است و زن چاره ای جز تسلیم و رضا ندارد،در چنین خانواده ای از همدلی و همراهی خبری نیست.
سرپرستی مردان به معنای استبداد گرایی و خود محوری نیست،زیرا قرآن با استبداد و تحکم رأی مخالف است.٢٣
پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم گاهی درکارهای شخصی و گاه در امور جاری مسلمانان با همسران خود نیز مشورت می نمود؛چنان که در ماجرای صلح حدیبیه چنین کرد.٢٤
البته مشورت نکردن با همسر جرم نیست و تعقیب قانونی ندارد،بلکه حکمی اخلاقی است وهر دو موظف به رعایت آن هستند٢٥این قانون ضرورت همدلی و همراهی همسران را با یکدیگر می رساند.خانواده مانند قایقی است که با همراهی اعضای آن،به سوی کمال و هدف نهایی رهسپار است.این قایق هنگامی مسیر خود را به درستی و در زمانی مناسب طی می کند که سرنشینان،هماهنگ و در یک جهت پارو بزنند.
یکی از زمینه های مهم هماهنگی و همدلی در خانواده و به ویژه زن و شوهر،انتخاب نوع غذا است اگر همسران در غذا و خوراک تفاهم داشته باشند و شرایط همدیگر را مراعات کنند،بسیاری مشکلات و اختلافات حل میشود.رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم می فرمایند:«انسان با ایمان مطابق میل و خواسته ی عیالش غذا می خورد و خانواده انسان منافق،مطابق میل و خواسته ی وی غذا می خورند»٢٦
٦)دلجویی،استقبال،بدرقه
خانواده کانون آسایش و آرامش است.مردی که بیرون از منزل با مشکلات بسیاری در گیر است و با ناملایمات فراوانی برخورد می کند،دوست دارد هنگام برگشت به خانه،کسی از او دلجویی کند؛حرف دلش را بشنود و با سخنان آرام بخش خود،مرهم دردهای او باشد،هنگامی که دررا می گشاید،کسی با چهره باز و گشاده،لبی خندن و لحنی عاطفی از او استقبال نماید و آن چه را که در دست دارد،با لبخند از او بگیرد.چنین زنی از دوستان خداست و پاداش بزرگی خواهد داشت.
مردی به محضر رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم آمد و گفت:«یا رسول الله من همسری دارم که هر گاه وارد خانه می شوم به استقبالم می آید و چون می خواهم از منزل بیرون بیروم،مرا بدرقه می کند.اگر مرا اندوهگین ببیند می گوید:چه چیزی تو را غمگین کرده؟اگر برای مخارج زندگی ناراحتی،مطمئن باش که خداوند عهده دار آن است و اگر برای آخرت(گرفتاری های قبر و قیامت)غصه می خوری،خداوند اندوهت را زیاد کند.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود:خداوند در روی زمین کارگزارانی دارد و این زن یکی از آنهاست،برای او نصف پاداش شهید است»٢٧
٧)اظهار علاقه و ابراز محبت
خداوند متعال اصل محبت و علاقه و عشق نسبت به یکدیگر را در قلب زن و شوهر قرار داده و آن را از نشانه های وجود خود دانسته است.زوج جوانی که پیمان زناشویی می بندند،علاقه درونی و عشق پاکی دارند،ولی آن چه در اسلام تأکید شده که بنیان خانواده را تقویت می کند و محبت و الفت را میان زن و شوهر افزایش می دهد،اظهار و ابراز علاقه است.
امام صادق علیه السلام می فرمایند:«کسی را که دوست می داری،به او بگو؛زیرا این اظهار دوستی،عشق و علاقه شما را نسبت به هم افزون تر و مستحکم تر می کند»٢٨
به انسان دستور داده شده به همه کسانی که مستحق عشق و علاقه و محبت هستند،محبت داشته باشد.در حدیث قدسی آمده:«الخلق عیال الله؛فاحبّ الناس الی الله من احسن الی عیاله»٢٩آفریده ها عیال خدا هستند؛محبوب ترین آن ها نزد خداوند،کسی است که به خانواده نیکی کند.
٨)عفو و گذشت
زن و شوهر ممکن است گاهی نسبت به یکدیگر مرتکب خطا و اشتباه شوند؛اشتباه و خطایی که از هر دو طرف قابل گذشت است.عفو و گذشت از موارد احسان و به فرموده قرآن،محبوب خدا است.٣٠
عفو و گذشت به اندازه ای مهم است که قرآم مجید،اجر عفو کننده را بر خدا می داند:«من عفا و اصلح فاجره علی الله»٣١کسی که گذشت کند و اصلاح نماید،اجرش بر خداست.
از مهم ترین نیکی ها در حق همسر،گذشت و چشم پوشی از خطای اوست.گذشت مایه انسجام خانواده و کم شدن کینه ها و افزایش محبت و آرامش در خانواده است.
امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند:«قلّه العفو اقبح العیوب و التسرع الی الانتقام اعظم الذنوب»٣٢کم گذشتی،زشت ترین عیب و عجله در انتقام از بزرگترین گناهان است.
بر اساس روایات و آیات قرآن،عفو از مکارم دنیا و آخرت،موجب نجات از جهنم و همرنگی با اهل بیت علیهم السلام است،و کم گذشتی نشان دهنده ی بیماری و شرارت نفس انسان است.مرد و زن اگر راه عفوو گذشت را در پیش گیرند و تمرین و ممارست اندکی داشته باشند،پس از اندک زمانی به این صفت ملکوتی آراسته می گردند.
مراتب عفو و گذشت از منظر قرآن
مرتبه اول:انسان بدی را ببیند،ولی برای رضای خدا یا انسانیت،از آن بگذرد ٣٣.
مرتبه دوم:انسان به اندازه ای دارای صفات پسندیده و والا و با ارزش باشد که بدی و خطا و عیب و نقص همسرش را نبیند تا اینکه بخواهد عفو و گذشت کند.به این حالت «صفح»می گویند.
قرآن می فرماید:«و لیعفوا و لیصفحوا الا تحبون أن یغفر الله لکم».٣٤باید عفو و صفح پیشه کنند و از بدیها درگذرند .آیا دوست نمیدارید که خدا هم از شما در گذرد؟
انسانی که عفو و صفح خدا را بخواهد و دوست داشته باشد در روز قیامت بدون حساب و کتاب وارد بهشت شود ،باید این صفت را داشته باشد.خرده گیری،توقع عصمت همه جانبه داشتن،بی گذشتی و به رخ کشیدن خطا باعث ناگواری زندگی می شود.
مرتبه سوم:زن و شوهر وقتی خطا و اشتباهی از هم دیدند ،نه فقط خطای او را ببخشند بلکه در بر ابر بدی او،خوبی کنند .٣٥این کار موجب می شود افزون بر اینکه با این اخلاق پسندیده مشمول عفو ورحمت الهی گردد موجب اصلاح طرف مقابل گردد.
رفتاری جهادی:
امام علی علیه السلام در عبارتی نغز و کوتاه می فرماید:«جهاد المرأه حسن التبعل٣٦»جهاد زن خوب شوهرداری کردن است.
بررسی زندگی بسیاری از خانواده های مسلمان نشان می دهد که بیشتر اختلاف ها و ناهنجاری های خانوادگی از درک نکردن این جمله نورانی امیرمؤمنان علیه السلام است.
«بعل»در زبان عربی به معنای رئیس و رب النوع و بت و صنم است .در آیات قرآن هر گاه این واژه به کار رفته،مراد از آن شوهر و جفت زن است٣٧.شوهر و جفت زن را به این دلیل بعل گفته اند که در حقیقت خدایگان زن و پروردگار اوست و گونه ای از مالکیت و سروری دارد .برای اقوام کهن،بیان مفاهیمی چون شوهر،احترام،بزرگی،سیادت و آقایی،مهم بوده است.
از این رو از واژگانی بهره گرفته می شد که در حد و اندازه پرستش بوده است.در میان برخی از اقوام،شوهر چنان جایگاه بلندی داشت که در حکم خدایگان و در حد پرستش بوده است.بنابراین معنا و مفهوم بعل،به معنای پروردگار خانه و سرور و سالار بوده است.
واژه«حسن»که در زبان پارسی به معنی نیکویی است،در حوزه های مختلف،معانی گوناگون دارد.با وجود این گوناگونی معنایی،زیبا شناختی در تمامی آنها مشترک می باشد.هر چیزی هر چند خیر و خوب باشد،ممکن است نیکو نباشد.حسن خلق که در آیات قرآنی از آن سخن به میان آمده و پیامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم نیز با صفت «علی خلق عظیم»٣٨تمجید و ستایش شده،به معنای نرم خویی،پاکیزه گفتار بودن و با روی گشاده و زیبا با دیگران برخورد کردن است.
پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم در بیان ضرورت اعلام آمادگی جنسی زن می فرماید:«علیها ان تطیب باطیب طیبها و تلبس احسن ثیابها و تزین باحسن زینتها و تعرض نفسها علیه غدوه و عیشه و اکثر من ذلک حقوقه علیها»٣٩بر زن یک وظیفه شرعی است که از خوش بوترین عطرها استفاده کند و زیباترین لباس ها را بپوشد و خود را به نیکوترین وجه بیاراید و بامدادان و شامگاهان خود را بر شوهر عرضه کند و اعلام آمادگی نماید.این از حقوق شوهر می باشد و حقوق شوهر بیش از این چیزی است که گفته شد.
زن،خود با توجه به شرایط شوهر و علاقمندی وی باید اعلام آمادگی کند تا شوهر،نیازی به دیگری پیدا نکند و در دام وسوسه های شیطانی نیفتد.
اگر تمایلات جنسی در خانه و به شکل صحیح و محبت آمیز تأمین نشود،به اشکال نادرست در جامعه ارضا می شود و فساد و تباهی اجتماعی را در پی خواهد داشت.
امام باقر علیه السلام می فرمایند:«هر زنی که یک لیوان آب به شوهرش بدهد،از یک سال که روزهایش را روزه بگیرد و شبهایش را به عبادت سپری کند،برایش بهتر است»٤٠
شوهرداری حضرت فاطمه علیهاالسلام
ایثار در شوهر داری:روزی امیرالمؤمنین علیه السلام از حضرت فاطمه علیهاالسلام طعام خواست،آن حضرت جواب داد:در نزد من چیزی نیست،جز آنکه دو روز پیش آن را به تو خوراندم و من آن را برای خود و حسن و حسین نگه داشته بودم.علی علیه السلام فرمودند:چرا در طول دو روز مرا مطلع نکردی،تا برایتان چیزی تهیه می کردم؟فاطمه علیهاالسلام گفت:من از خدایم شرم کردم تو را به کاری بگمارم که قدرت تهیه و خرید آن را نداری.٤١
و در عبارتی دیگر اینکه:پدرم به من سفارش کرده که از علی علیه السلام چیزی درخواست نکن،هر چه او آورد استفاده کن،و گر نه تحمل بنما.٤٢
از این حدیث درس های زیادی می گیریم،از جمله اینکه فاطمه علیهاالسلام خود و فرزندانش گرسنگی کشیده و غذا را به علی علیه السلام خورانده است،و این حرکت تعجب آمیز،ایثار و عشق و علاقه ی شدید زهرا علیهاالسلام به آن حضرت را می رساند،هر چند ممکن است نسبت به بچه های کوچک نیز غذا و طعامی غیر از آن داده باشد.٤٣
عشق و علاقه ی شدید به امیرالمؤمنین:فاطمه علیهاالسلام با الهام از دستورات الهی و پدر بزرگوارش،نسبت به امیرالمؤمنین فوق العاده علاقمند بود و هرگز برخلاف رضای او گام بر نمی داشت و برخورد و زندگیش با مولا طوری بود که غم ها و غصه های وارده در بیرون از خانه،با دیدار فاطمه علیهاالسلام برطرف می شد.
حضرت علی علیه السلام خود در این باره می فرمایند:سوگند به خدا،من هرگز زهرا را به خشم نیاوردم و او را به کاری مجبور نساختم تا اینکه مرا در فراقش گرفتار ساخت و متقابلا او نیز مرا خشمگین نساخت،و هیچ وقت نافرمانی نکرد و هر گاه من با او دیدار می کردم،غم ها و غصه هایم از دلم برطرف می شد.٤٤
این حدیث از عشق و علاقه ی شدید متقابل دو همسر معصوم حکایت می کند،که در طول زندگی آنان نه تنها کوچکترین اختلافی پیش نیامده است،بلکه مشکلات خارجی و اجتمایی با دیدار محبت آمیز مرتفع می گردد.
رضایت فوق العاده ی امام علی علیه السلام از حضرت زهرا علیها السلام:از حث های قبل استفاده شد که علی علیه السلام از فاطمه زهرا علیها السلام فوق العاده راضی و خشنود بود،زیرا آن حضرت یک انسان معصوم و بی لغزش بود و هرگز کاری برخلاف رضای امیرالمؤمنین انجام نمی داد،ولی در عین حال فاطمه علیها السلام در هنگام فراق ،در ضمن وصایای خود به آن حضرت خواستند قلب مبارک علی را بار دیگر در مورد خود راضی تر نمایند و لذا عرض کرد:ای پسرعموی پیامبر!من هرگز به تو دروغ نگفتم ،خیانت نکردم و به مخالفت تو برنخاستم.
علی علیه السلام چون این سخنان را شنید فرمود:پناه به خدا،تو نسبت به امور و احکام الهی داناتری.نیکوکاری،تقوا،تقرب و خشیتت از خدا بیشتر است.این را بدان که جدایی و مفارقت تو فوق العاده برای من سنگین است،ولی این کار چاره پذیر نیست.
این فرازها نشان می دهد که آن بانوی گرانقدر ،آنقدر به مولای متقیان عظمت قائل است که در مقام کسب رضایت خاطر مولا است،هر چند کار خلاف و قصور جزئی نیز از او صادر نشده بود.
به این مناسبت بود که امیرالمؤمنین علیه السلام چون پیکر پاک فاطمه علیها السلام را بر خاک سپرد،دست دعا به سوی آسمان برداشت و در حق زهرا چنین دعا کرد:خدایا! من از دختر پیامبرت راضی هستم.بارالها !فاطمه علیها السلام نگران و مضطرب بود،تو او را آرامش بخش،خداوندا!زهرا از دوستان وفرزندان مفارقت کرده تو او را وصل کن.پروردگارا!به فاطمه علیها السلام ظلم کردند تو خود حاکم باش٤٦.
همه این فرازها نشان می دهد که فاطمه زهرا علیها السلام با داشتن مقام عصمت نسبت به حقوق شوهر چقدر ارزش قائل بوده و چه سان نگران بوده است که نسبت به مقام ارجدار شوهرش مسئول باشد و لذا علی علیه السلام رضایت خویش را از همسرش اعلان می نماید… .
به همین جهت حضرت امام باقر علیه السلام می فرمایند:«برای زن هیچ شفاعتی به اندازه رضایت شوهر مفید و ثمربخش نیست٤٧»
حضرت زهرا علیها السلام حتی برای پیشگیری از مشکلات آینده و بعد از وفاتش به همسرش سفارش کرد با دختر خواهرش امامه که دختر شایسته و مطلوب بود،ازدواج کند تا بدین وسیله هم مشکل نداشتن همسر جبران گردد و هم در اثر علاقه و عاطفه قرابتی تنهایی و یتیمی فرزندان زهرا تا حدودی تأمین شود.
پی نوشت ها:
١ـ شوری:١١؛فاطر:١١
٢ـ محمد مهدی ری شهری،میزان الحکمه،ترجمه حمید رضا شیخی،ج٥،ص٢٢٤٨
٣ـ محمد رضا سالاری فر،خانواده در نگرش اسلام و روان شناسی،ص ٤٢؛محمد رضا زیبایی نژاد و محمد تقی سبحانی،در آمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام،ص ٨٤
٤ـ روم:٢١
٥ـ اعراف: ١٨٩
٦ـ لیل:١ـ٤
٧ـ محمد باقر مجلسی،بحارالانوار،ج ٧٦،ص ٣٠٣
٨ـ همان
٩ـ همان،ج ٩٠،ص ٣٥٤
١٠ـ محمدبن الحسن حرعاملی،وسائل الشیعه،ج ٢٠،ص ١٧٤
١١ـ محمد وحیدی،احکام خانواده،ج ١،ص ١٣٨
١٢ـ محمد تقی مصباح یزدی،اخلاق در قرآن،ج ٣،ص ٧٣
١٣ـ سید احمد رهنمایی،آشنایی با اصول و فنون مشاوره،ص ٩٦
١٤ـ رضا فرهادیان،تربیت برتر،ص ١٢
١٥ـ نهج البلاغه،ترجمه فیض الاسلام،حکمت ١٤٠،ص ١١٥٩
١٦ـ مرتضی مطهری،نظام حقوق زن در اسلام،ص ١٦٩
١٧ـ شیخ صدوق،من لا یحضره الفقیه،ج ٢،ص ٦٢١
١٨ـ محمد تقی مصباح یزدی،اخلاق در قرآن،ج ٣،ص ٧٦
١٩ـ محمد مهدی ری شهری،میزان الحکمه،ج ٥،ص ٢٢٧١
٢٠ـ فاضل لنکرانی،جامع المسائل،ج ٢،ص ٤٠٢
٢١ـ بحارالانوار،ج ١٠٤،ص ٧٢
٢٢ـ نساء:٣٤
٢٣ـ مریم:٣٢
٢٤ـ جعفر سبحانی،فروغ ابدیت،ج ٢،ص ٤٥١
٢٥ـ اخلاق در قرآن،ج ٣،ص ٨١
٢٦ـ وسائل الشیعه، ج ١٥،ص ٢٥٠
٢٧ـ همان،ج ١٤،ص ١٧
٢٨ـ محمد بن یعقوب کلینی،کافی،ج ٢،ص ٤٦٦
٢٩ـ همان،ج ٢،ص ١٦٤
٣٠ـ آل عمران:١٣٤
٣١ـ ورام ابن ابی الفوارس،مجموعه ورام،ج ٢،ص ١١٩
٣٢ـ عبدالواحد آمدی،غررالحکم،ح ١٠٦٩٢
٣٣ـ اعراف:١٩٩
٣٤ـ نور:٢٢
٣٥ـ مؤمنون:٩٦
٣٦ـ وسائل الشیعه،ج ١٤،ص ١١٦.اصول کافی،ج ٥،ص ٥٠٧
٣٧ـ علی اکبر قرشی،قاموس قرآن،ج ١،ص ٢٠٦
٣٨ـ قلم:٤
٣٩ـ وسائل الشیعه،ج ١٤،ص ١١٢
٤٠ـ همان،ص ١٢٣
٤١ـ بحار الانوار،ج ٤١،ص ٣٠
٤٢ـ علی اکبر بابا زاده،تحلیل سیره فاطمه زهرا علیهاالسلام،ص٨٥
٤٣ـ همان،ص ٨٦
٤٤ـ بحارالانوار،ج ٤٣،ص ١٣٤
٤٥ـ جلاء العیون شبّر،ج ١،ص ٢١٧
٤٦ـ بحارالانوار،ج ١٠٣،ص ٢٥٦
٤٧ـ سفینه البحار،ج ١،ص ٥٦١
فهرست منابع
قرآن کریم
١ـ آمدی،عبدالله بن محمد،غررالحکم،قم،دفتر تبلیغات،١٣٨٧
٢ـ ابن بابویه،محمد بن علی،من لا یحضره الفقیه،تهران،بنیاد فرهنگ اسلامی،بی تا
٣ـ بخاری،محمد بن اسماعیل،صحیح بخاری،بیروت،دارا کتاب العربی،بی تا
٤ـ بابا زاده،علی اکبر،تحلیل سیره فاطمه زهرا علیهاالسلام،تهران،محدث،١٣٨٠
٥ـ حرعاملی،محمدبن حسن،وسائل الشیعه،بیروت،نشر احیاء التراث العربی،١٣٨٥
٦ـ زیبایی نژاد،محمد رضا و محمد تقی سبحانی،درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام،قم،دارالنور،١٣٨١
٧ـ سبحانی،جعفر،فروغ ابدیت،قم،انتشارات دفتر تبلیغات،١٣٧٥
٨ـ سالاری فر،محمدرضا،خانواده در نگرش اسلام و روان شناسی،تهران،سمت،١٣٨١
٩ـ قرشی،علی اکبر،قاموس قرآن ،تهران،انتشارات دارالکتب الاسلامیه،١٣٧١
١٠ـ کلینی،محمدبن یعقوب،اصول کافی،قم،اسوه،١٣٧٢
١١ـ مجلسی،محمد باقر،بحارالانوار،تهران،مکتب الاسلامیه،١٣٨٩
١٢ـ مطهری،مرتضی،نظام حقوق زن در اسلام،قم،صدرا،١٣٨١
١٣ـ مصباح یزدی،محمد تقی،اخلاق در قرآن،قم،نشرامام خمینی(ره)،١٣٨٨
١٤ـ محمدی ری شهری،محمد،میزان الحکمه،ترجمه حمید رضا شیخی،قم،دارالحدیث،١٣٨٣
١٥ـ وحیدی،محمد،احکام خانواده،قم،نشر هاجر،١٣٨٥.
خلاصه مقاله
انسان موجودی اجتماعی است و نمی تواند کارهای خود را به تنهایی انجام دهد،او نیازمند برقراری ارتباط با دیگران است.برخی از نیازها انسان را به ایجاد پیوند عاطفی با جنس مخالف بر می انگیزد.اگر جامعه را پیکری زنده و دارای بخش های مختلف بدانیم،زن و مرد دو عضو اساسی این پیکرندکه هر کدام با ایفای نقش های شخصی و مشترک خود زمینه سلامت و پویایی جامعه را فراهم می سازند.
در فرهنگ اسلامی،ازدواج پیوندی الهی و سازنده ی بهترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده است.پیمان زناشویی پیمانی فطری و والاتر از ارضای جنسی است که مهم ترین هدف آن،به دست آوردن آرامش روانی و سکون قلبی زن و شوهر،در سایه برقراری روابط عاطفی و اجتماعی بسیار نزدیک آنها با هم است.
نیاز به مهر و محبت و داشتن شریک و همراه در زندگی از مهم ترین انگیزه های ازدواج است.در بین انسان ها نزدیک ترین رابطه عاطفی میان زن و شوهر برقرار است و همین رابطه در کاهش نگرانی ها و آشفتگی ها نقش اساسی دارد،به گونه ای که خانواده،بهترین حامی روانی و عملی در مقابله با تنش هاست.خداوند انسان را برای رسیدن به مراتب تعالی و کمال آفریدو هر یک از دو همسر به تنهایی توانایی کامل برای رسیدن به این درجه را ندارند.پس با بر قرار ساختن پیوند متقابل برای پاسخ به نیاز متقابل،هر یک از دو زوج،وجود دیگری را برای پیشرفت خویش لازم و ضروری می داند.
برخی از عوامل استحکام خانواده در فرهنگ قرآن و حدیث عبارتند از:
مهر ورزی،تشکیل بنیاد خانواده بر اساس مهر و عشق ورزی است،و بقا و ماندگاری آن نیز مرهون استمرار آن است.اگر عشق و مهر پیش از ازدواج،بر اساس ارزش های روحی و معنوی شکل گرفته باشد،پس از ازدواج نیز ماندگار است.
نیازهای عاطفی،نیرومندترین عامل دوام و رشد خانواده،عاطفه و محبت اعضا به یکدیگر است.بنابراین بهترین عامل استحکام و بقای خانواده،برانگیختن عواطف متقابل افراد خانواده نسبت به یکدیگر است.
همدلی و همراهی،خانواده مانند قایقی است که با همراهی اعضای آن به سوی کمال و هدف نهایی رهسپار است.این قایق هنگامی مسیر خود را به درستی و در زمان مناسب طی می کند که سرنشینان هماهنگ و در یک جهت پارو بزنند.
اظهار علاقه وابراز محبت،زن و مرد باید به اشکال متفاوت،مهر و محبت خویش را بیان و آشکار سازند،چه با گفتن کلمه ای باشد و چه بادادن هدیه ای.به انسان دستور داده شده است به همه کسانی که مستحق عشق و علاقه و محبت هستند،محبت داشته باشد.در حدیث قدسی آمده است:آفریده ها عیال خداوند هستند،محبوب ترین آنها نزد خدا،کسی است که به خانواده نیکی کند.
دلجویی،استقبال و بدرقه،خانواده کانون آرامش است.زن و مردی که در طول روز،با مشکلات وناملایمات فراوانی مواجه می شوند،دوست دارند کسی باشد که از آنها دلجویی کند و حرفشان را بشنود.چه کسی برای این امر بهتر از همسر است؟
فراهم نمودن نفقه و مخارج خانواده،مرد مدیر خانواده است ومسئولیت فراهم کردن وسایل و هزینه های لازم و ضروری زن و فرزندان بر عهده او است.
هدیه دادن به همسر،از جمله مصادیق احترام به طرف مقابل،هدیه دادن است.کسی که هدیه را می گیرد بی اختیار و از روی فطرت،مهر و محبت هدیه دهنده را در دل خود جای می دهد.این نکته عامل مهمی در ایجاد انس و الفت در روابط زناشویی است.
عفو و گذشت،بر اساس روایات و آیات قرآن کریم،عفو از مکارم دنیا و آخرت،موجب نجات از جهنم و همرنگی با اهل بیت علیهم السلام است و کم گذشتی نشانه ی بیماری و شرارت نفس است.
انواع خانواده در اسلام عبارتند از:
اول:خانواده ای که دو همسر تمامی معیارهای لازم را دارا هستند.
دوم:خانواده ای که در آن هر دو همسر سعی می کنند خود را با روحیات و شرایط یکدیگر وفق بدهند،البته تا زمانی که به سر حدّ گناه و سوء استفاده نرسد.
سوم:خانواده ای که بخشی از معیارها در یکی از آن دو همسر نیست و حاضر هم نیست کنار بیاید.در این صورت اگر طلاق بهترین راه حل است باید اتفاق بیفتد.
چهارم:خانواده ای که یکی از دو همسر یا هر دو بعضی از معیارها را ندارد و حاضر هم نیست کنار بیاید و طلاق،بدترین راه حل است.
حضرت فاطمه علیهاالسلام در تمام زمینه های عملی برای بانوان و پیروانش الگوی زندگی است،از جمله در امر شوهر داری و جلب رضایت همسر ،می توان از سیره ی آن حضرت درس ها گرفت و صفا و صمیمیت کانون خانواده را دو چندان کرد.
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
چکیده……………………………………………………………………………………………………………………………………………١
مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………٢
پیوند مودت و رحمت………………………………………………………………………………………………………………………٣
انواع خانواده در اسلام…………………………………………………………………………………………………………………….٤
هدف والای تشکیل خانواده…………………………………………………………………………………………………………….٦
عوامل تقویت و تحکیم مودت و رحمت ………………………………………………………………………………………….٧
رفتاری جهادی……………………………………………………………………………………………………………………………١٣
شوهرداری حضرت فاطمه(علیها السلام)……………………………………………………………………………………….١٤
پی نوشت ها………………………………………………………………………………………………………………………………١٦
فهرست منابع…………………………………………………………………………………………………………………………….١٩